نوشته شده توسط : vakiel

افترا یعنی چه؟ آبروی انسان بسیار ارزشمند است تا حدی که در دین اسلام ارزش آن بالاتر و فراتر از کعبه می‌باشد. اینکه شخصی بخواهد با سخنان و اعمال خود آبروی کسی را ببرد و یا اینکه جرمی‌ را به او نسبت دهد در حالی که هیچ گناهی ندارد نه تنها از نظر اسلام گناهی بزرگ است بلکه در قانون مجازات اسلامی در مورد آن جرم انگاری شده است. این جرم افترا نامیده می‌شود و در این مطلب به بررسی ا‌فترا و شرایط تحقق آن می‌پردازیم.

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

افترا چیست ؟

از نظر لغوی ا‌فترا به معنای منتسب نمودن دروغ و کذب به یک فرد است. همچنین در تمام کتب لغت ا‌فترا را به معنای تهمت زدن و به دروغ نسبت خیانت یا گناه به کسی دادن است.

در میان عموم مردم ا‌فترا با تهمت هم معنی است و زمانی کاربرد دارد که یک شخص به شخص دیگری عمل زشت، جرم یا هر کار ناپسندی را نسبت داده باشد در حالی شخص اصلا چنین کاری را نکرده و بی‌گناه است.

در قانون مجازات اسلامی در ماده 697 و 699 تعزیرات به تعریف جرم ا‌فترا پرداخته است. در ادامه به تعریف ا‌فترا و انواع آن در قانون می‌پردازیم.

برای اطلاع از پیامدهای نشر اکاذیب کلیک کنید.

انواع جرم افترا

اگر چه عوام بیشتر بر این باور هستند که ا‌فترا با کلام تحقق پیدا می‌کند ولی در قانون برای جرم ا‌فترا دو نوع مطرح شده است 1/ ا‌فترای قولی 2/ ا‌فترای فعلی.

1/ افترای قولی

یکی از مواردی که در قانون به عنوان مصداق ا‌فترا در نظر گرفته شده است ا‌فترای قولی می‌باشد. بر اساس ماده 697 قانون تعزیرات هر فردی که به واسطه اوراق چاپی یا خطی مانند اعلامیه و یا با نوشتن در روزنامه‌ها و مجلات یا با سخنرانی کردن در یک مجلس عمومی، کاری خلاف قانون را صریحا به یک شخص نسبت دهد و یا اینکه این موضوع را منتشر کند در صورتی که نتواند صحت گفته‌های خود را ثابت کند به جرم ا‌فترا محکوم می‌گردد.

به طور مثال شخصی در سخرانی به یک شخص دیگه تهمت اختلاس و دزدی بزند یا اینکه اطلاعیه‌‌ای را منتشر کند و در آن بنویسد آقای الف دزدی کرده است. این کار ا‌فترای قولی است.

2/ افترای فعلی

همان طور که از خود این کلمه معلوم است ا‌فترای فعلی مربوط به زمانی است که شخص با فعل و عمل خود به دیگری جرمی را نسبت دهد. بر اساس ماده 699 قانون تعزیرات هرکس آلات و ادوات جرم یا وسایلی را که داشتن آن‌ها جرم است در منزل یا محل اقامت شخص قرار دهد ا‌فترای فعلی رخ داده است. به طور مثال شخص الف به خانه آقای ب برود و در منزل شخصی او تفنگ یا چاقویی که آلت قتل است را قرار دهد و آقای ب هم اصلا متوجه این موضوع نشود.

البته ممکن است این کار به شکل قرار دادن و مخفی کردن صورت بگیرد یا به شکلی این کار را انجام دهد که باعث انتساب آن شیء به آقای ب بشود. به طور مثال چاقو را در کمدی قرار دهد که قبلا آقای ب استفاده می‌کرده است. به نظر می‌رسد آنچه که مهم است این می‌باشد که عمل به نحوی نشان دهنده تعلق آن آلات و ادوات به فرد باشد.

شخص باید شی را در محلی قرار دهد که منتسب و مربوط به شخص باشد مانند محل کار او یا منزل او و حتی در جیب فرد.

شرایط تحقق افترا قولی

بر اساس 697 قانون تعزیرات برای اینکه جرم ا‌فترای قولی صورت بگیرد باید شرایط زیر وجود داشته باشد:

در متن ماده به این نکته اشاره شده است که شخص به شکل صریح امری را به دیگری نسبت دهد نه با کنایه یا به طور غیر مستقیم. مثلا به طور مستقیم بگوید آقای ب شناسنامه جعل کرده است.

1/ انتشار دادن

بر اساس ماده جرم ا‌فترا زمانی تحقق می‌یابد که شخص حرفی را که زده است منتشر کند. این منتشر کردن می‌تواند از طریق روزنامه و جرائد و یا حتی سخنرانی در یک جمع عمومی باشد به طوری که افراد زیادی و عموم متوجه شوند که آقای الف جعل کرده است.

2/ جرمی را نسبت دهد

زمانی می‌توان گفت فرد به دیگری ا‌فترا زده است که امری را که نسبت می‌دهد جرم باشد. به طور مثال جعل کردن از نظر قانونی جرم است. اما اگر کاری را که نسبت می‌دهد جرم نباشد و فقط کار ناپسند یا خلاف اخلاق باشد تا زمانی که این کار خلاف قانون و جرم نباشد، ا‌فترا نیز صورت نگرفته است. مانند این که شخصی بگوید آقای الف با پدر و مادر خود بد رفتاری می‌کند.

3/ عدم امکان اثبات کردن

قطعا یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین شرایط ا‌فترای قولی عدم امکان اثبات گفته‌ها می‌باشد. این که شخص نتواند جرمی ‌را که به فرد نسبت داده اثبات نماید. مثلا نتواند صحت گفته‌های خود را در مورد اینکه آقای الف جعل کرده است ثابت کند. اما اگر با مدرک و مستدل اثبات نماید که واقعا آقای الف جعل کرده است دیگر جرم ا‌فترا رخ نداده است.

شرایط تحقق افترا فعلی

در ماده 699 قانون تعزیرات شرایط ا‌فترای قولی آمده است. از جمله:

1/ داشتن علم و قصد

برای تحقق جرم ا‌فترا فعلی شخص باید از روی عمد و با علم و قصد قبلی این کار را انجام دهد. این که شخص اصلا قصد نداشته باشد و یا اینکه حتی نداند انجام این کار باعث مجرم شدن طرف دیگر می‌شود به دلیل نبودن عنصر روانی سبب می‌شود تا ا‌فترای فعلی انجام نگیرد. در ماده به طور صریح گفته شده که شخص باید قصد متهم کردن دیگری را داشته باشد پس اگر قصد شوخی باشد این عمل ا‌فترای فعلی نیست.

2/ باعث اتهام شود

شیء و ابزاری باید باشد که داشتن آن باعث اتهام به فرد باشد. به طور مثال گذاشتن یک وسیله معمولی مانند کتاب باعث اتهام نیست. اما گذاشتن سلاح گرم مانند تفنگ باعث اتهام است. زیرا از نظر قانون داشتن سلاح گرم بدون مجوز قانونی جرم است.

البته داشتن برخی از اشیا به تنهایی جرم نیست ولی در شرایط خاص داشتن آن‌ها باعث وارد شدن اتهام به فرد می‌شود. به طور مثال چاقو وسیله‌‌ای است که در تمام منازل یافت می‌شود اما اگر با یک چاقو شخصی را بکشند سپس آن را در جیب آقای ج قرار دهند به دلیل اینکه آلت قتاله است باعث متهم شدن آقای ج می‌شود.

3/ بدون اطلاع شخص

شیء یا ادوات باید بدون اینکه شخص متوجه شود و بدون اطلاع فرد جایگذاری شود. اینکه فرد ببیند دیگری در میز او اسلحه می‌گذارد یا اینکه مواد را در جیب او جاسازی می‌کند ولی به هر دلیل اقدامی نکند باعث تحقق جرم ا‌فترا نمی‌شود. یا اینکه اگر شخص الف یک انگشتر طلای دزدی را به آقای ب بسپرد و به او بدهد به دلیل اینکه شخص مقابل به طور کامل اطلاع دارد ا‌فترا رخ نداده است.

برای دریافت مشاوره حقوقی از وکیل پایه یک دادگستری می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.

برای دریافت پاسخ سوالات خود و مشاوره حقوقی در مورد جرم ا‌فترا و شرایط تحقق آن می‌توانید از خدمات مشاوره حقوقی تهران وکیل دات کام بهره ببرید. همچنین با عضو شدن در کانال تلگرامی وکیل دات از آخرین اخبار حقوقی مطلع شوید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص افترا، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون افترا پاسخ دهند.

 

سوالات متداول

ا‌فترا چیست ؟

به معنای انتساب جرم یا عملی خلاف قانون به دیگری است که در مطلب به تفصیل توضیح داده شده است.

انواع ا‌فترا چیست ؟

افترا دو نوع قولی و فعلی است که در مطلب به تفصیل توضیح داده شده است.

ا‌فترای قولی چگونه اتفاق می‌افتد ؟

ا‌فترای قولی از طریق کلام و صحبت صورت می‌گیرد که در مطلب به تفصیل توضیح داده شده است.

 چه کارهایی ا‌فترای فعلی است ؟

قرار دادن شیء یا ادواتی که باعث متهم شدن شخص دیگری می‌شود از مصداق‌های ا‌فترای فعلی است که در مطلب به تفصیل توضیح داده شده است.

 

منبع: افترا



:: بازدید از این مطلب : 38
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 14 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

جعل امضا به عنوان یکی از رایج‌ترین جرم‌ها در زمینه جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی به شمار می‌رود و حساسیت بالایی را برمی‌انگیزد چرا که این جرم می تواند زمینه‌ساز جرایم بزرگ دیگری همچون کلاهبرداری و پولشویی شود. اصولا فلسفه جرم انگاری جعل این است که افراد جامعه بتوانند به اصالت اسناد اطمینان کنند و روابط اجتماعی اقتصادی پویا گردد.

برای دریافت مشاوره حقوقی  می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

 

تعریف قانونی جعل چیست ؟

جعل به معنای قلب و دگرگون کردن است. قانون مجازات اسلامی معنای لغوی جعل را بسط داده است و بدون ارائه تعریف مشخص به نام بردن مصادیق جعل بسنده می‌کند شامل: ساختن نوشته، سند یا ساختن مهر یا امضا اشخاص رسمی یا غیر‌رسمی، خراشیدن یا تراشیدن یا قلم‌بردن یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تأخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشته‌ای به نوشته­ دیگر یا به کار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن‌ها.

به چه نوشته‌ای امضا گفته می‌شود ؟

امضا، نشانه یا علامتی است که نوشته یا سندی را به فرد منتسب می‌کند و شخص آن را در زیر نوشته یا اسنادی که مورد قبول اوست می‌گذارد. جعل امضا یک فرد به معنای منتسب کردن نوشته به شخصی غیر از جاعل است. جعل امضا یک جرم است و فرد جاعل را مورد پیگرد قرار خواهد داد.

نحوه تشخیص جعل امضا

تشخیص جعل امضا در دادگاه و توسط کارشناس به عمل می‌آید. کارشناس با دیدن نمونه امضا طرف، نحوه فشار دست و… نظر خود را در خصوص جعل امضا بیان خواهد کرد.

تشدید مجازات جعل به اعتبار شخصی که امضای او جعل می‌شود

جرم جعل به اعتبار مقام شخصی که امضا او جعل می‌شود مجازات متفاوتی را در پی خواهد داشت. بدیهی است که امضا فرد رئیس‌جمهور نسبت به اشخاص عادی جامعه از ارزش و اعتبار یکسانی برخوردار نیست. بر این اساس جعل حکم، امضا، مُهر، فرمان یا دستخط مقام‌رهبری یا رؤسای سه قوه به اعتبار یا از حیث مقام رسمی آنان سه تا پانزده سال حبس را به دنبال خواهد داشت.

همچنین جعل حکم، امضا، مهر فرمان یا دست‌خط معاونان یا معاون اول رئیس‌جمهور یا وزراء یا اعضای شورای‌نگهبان یا نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا مجلس خبرگان یا قضات یا رؤسا و کارکنان و مسؤولین دولتی به اعتبار یا از حیث مقام رسمی آنان یک الی ده سال حبس را در پی دارد.

تشدید مجازات جعل امضا بر اساس شخصیت جاعل و نوع سند

دسته‌بندی مجازات جاعل جایی اهمیت دارد که مرتکب جعل از مأموران دولتی باشد چراکه از این دست افراد انتظار می‌رود که امین مردم باشند و دولت و مردم با اعتماد به چنین افرادی امورات خود را تنظیم نمایند. از طرفی اعتبار اسناد رسمی با اسناد عادی یکسان نیست. قانون نیز این امر مهم را در نظر داشته و حتی در اثبات دعاوی در دادگاه‌ها نیز برتری اسناد رسمی بر اسناد عادی چشم‌گیر است.

چرایی تشدید مجازات جعل

پس در نهایت می‌توان چنین نتیجه گرفت که جعل مأموران دولتی در اسناد رسمی و در درجه بعد جعل در اسناد رسمی با مجازات شدیدتری مواجه خواهد بود. چنانچه در قانون می‌خوانیم: هر یک از کارمندان و مسؤولان دولتی در اجرا وظیفه خود در احکام و تقریرات و نوشته‌ها و اسناد و سجلات و دفاتر و غیر آن‌ها، از نوشته‌ها و اوراق رسمی، تزویر نماید، اعم از اینکه امضا یا مهری را بسازد یا مهر یا خطوط را تحریف کند به مجازات حبس از یک تا سه سال یا به پرداخت جزای نقدی از شش تا سی میلیون ریال محکوم می‌شود.

همچنین اشخاصی که کارمند یا مسؤول دولتی نیستند هرگاه مرتکب یکی از جرائم فوق‌الذکر شوند(یعنی اشخاص عادی مرتکب یکی از انواع جعل در اسناد رسمی اعم از جعل در امضا شوند) علاوه بر جبران خسارات وارده، به حبس از شش ماه تا سه سال یا سه تا هجده میلیون ریال جزای نقدی محکوم می‌شوند.

برای آشنایی با تعریف مسئولیت مدنی و شرایط تحقق آن کلیک فرمایید.

جعل امضا در اسناد عادی

بنابرآنچه پیشتر گفته شد اسناد عادی در جایگاه پایین‌تری به لحاظ اعتبار میان افراد جامعه و ارزش اثباتی در دادگاه‌ها قرار دارند اما از آنجا که بیانگر نوعی تعهد میان اشخاص هستند و به محض تنظیم منشاء حقوق و تکالیفی می‌شوند این دسته اسناد نیز دارای ارزش فراوان هستند.

سند عادی به صرف دارا بودن امضا افراد دارای بار حقوقی می‌شود بنابراین هر‌گونه تحریف در این امضا جعل محسوب می‌شود. طبق قانون جعل و تزویر در نوشته‌ها و اسناد غیر‌رسمی و استفاده آن‌ها موجب حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از سه تا دوازده میلیون ریال است. بنابراین در جعل اسناد عادی فرقی ندارد که جاعل از افراد عادی جامعه باشد یا از کارکنان دولتی.

نکات اساسی در خصوص جرم جعل

آنچه در این بحث حائز اهمیت به نظر می‌رسد تمایز قائل‌شدن میان جعل و استفاده از سند مجعول است. قانون گذار بر حسب اهمیت و حساسیت موضوع در برخی موارد، صرف جعل یک سند را جرم انگاری نموده است ولو جاعل هرگز از جعل خود سودی نبرد و آنرا به جایی ارائه نکند. جعل امضا رهبر یا رؤسا سه قوه، اسناد رسمی از این دست موارد به شمار می آیند.

فرض کنید نیروی انتظامی با تفتیش خانه فردی یک فقره جعل امضا رئیس‌جمهور در خانه او بیابد. چنین فردی مجرم است. اما چنانچه فرد مرتکب جعل در اسناد عادی شود باید از آن استفاده نماید تا قابل مجازات باشد برای مثال آن را به فردی دهد تا از او مبلغی دریافت کند.

نکته مهم دیگر این است که صرف استفاده از سند مجعول با علم به جعلی بودن آن جرم است ولو استفاده‌کننده از سند مجعول، خود شخص جاعل نباشد و فرد دیگری باشد.

جبران خسارت مدنی

همچنین مجازات مجرم مانع از مطالبه ضرر و زیان وارده به واسطه­ جعل نخواهد بود. اگر به شخص یا نهادی به علت جعل ضرری وارد شود آن ضرر در دادگاه حقوقی و کیفری قابل‌جبران خواهد بود.

برای آشنایی با ارکان جبران خسارت مقاله مربوطه را مطالعه فرمایید.

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص جعل امضاء، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون جعل امضاءپاسخ دهند .

 

منبع: جعل امضا ؛ ارکان جرم، نحوه تشخیص، مجازات و تشدید آن



:: بازدید از این مطلب : 40
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : پنج شنبه 12 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

عوامل رافع مسئولیت کیفری را می‌توان به عنوان دفاعیات شخصی در نظر گرفت که مرتکب فعل مجرمانه شده است این شخص در صورتی که بتواند با استناد به این عوامل اثبات کند که در زمان ارتکاب جرم توانایی تشخیص غیر قانونی بودن عملش را نداشته است با وجود اینکه وصف مجرمانه رفتار او همچنان باقی می‌ماند، مجازات نمی‌شود چراکه عنصر روانی یا به عبارتی قدرت تشخیص در زمان ارتکاب جرم وجود نداشته است.

برای دریافت مشاوره حقوقی در زمینه های کیفری می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

معنای رافع مسئولیت چیست؟

وقتی از عوامل رافع مسئولیت صحبت می‌کنیم منظورمان عواملی است که از طریق اثبات آن‌ها دیگر مجازاتی برای شخص مجرم در نظر گرفته نمی‌شود و در این صورت  او در خصوص فعل مجرمانه‌ای که انجام داده است مسئولیت کیفری نخواهد داشت.

عوامل رافع مسئولیت کدام اند؟

عوامل رافع مسئولیت به دو گروه تقسیم می‌شوند. یکی از آن‌ها علل تام رافع مسئولیت است که شامل صغر، جنون و اجبار می‌شود و دیگری علل نسبی رافع مسئولیت می‌باشد که عبارت است از  بیهوشی، مستی و اجبار که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

1- عوامل رافع مسئولیت | صغر

همان طور که در ماده 147 قانون مجازات اسلامی بیان شده است سن بلوغ دختران 9 سال تمام قمری می‌باشد در حالی که در خصوص پسران این سن 15 سال تمام قمری در نظر گرفته شده است. مطابق این ماده اشخاصی که در گروه سنی پایین‌تر قرار می‌گیرند، صغیر محسوب می‌شوند. در واقع ما دو نوع صغیر داریم، صغیر ممیز و صغیر غیر ممیز، تفاوت این دو از لحاظ قدرت تشخیص است. به عبارت دیگر افراد صغیر نمی‌توانند تشخیص بدهند که فعل ارتکابی از سوی آن‌ها  جرم است و تبعاتی دارد، بنابراین شرایط سنی شخص مرتکب می‌تواند از عوامل رافع مسئولیت کیفری باشد که با استناد به آن شخص مجرم معاف از کیفر می‌گردد. در ادامه این دو گروه را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

صغیر غیر ممیز

صغیر غیر ممیز شخصی است که نمی‌تواند خوب را از بد تشخیص دهد و به اصطلاح فاقد قدرت تشخیص است در واقع او متوجه ماهیت و تبعات فعل مجرمانه نمی‌باشد و با استناد به فقه باید بگوییم که منظور از صغیر غیر ممیز کودکان زیر هفت سال می‌باشد.

صغیر ممیز

منظور از صغیر ممیز گروه سنی بالای هفت سال است. به عبارت دیگر از اشخاصی صحبت می‌کنیم که زیر سن بلوغ قرار می‌گیرند، توجه کنید که آن‌ها تا حدودی متوجه ماهیت و تبعات فعل مجرمانه‌ای که انجام می‌دهند هستند به همین دلیل قانون گذار شرایط ویژه‌ای را برای بررسی جرایم آن‌ها در نظر می‌گیرد.

2- عوامل رافع مسئولیت | جنون

جنون در واقع حالتی است که به موجب آن در قوای ادراک شخص اختلال به وجود می‌آید، شخصی که دچار جنون است مجنون نامیده می‌شود و از منظر حقوقی مجنون شخصی است که دچار فساد عقل است هم چنین مجانین در گروه محجورین قرار می‌گیرند و محجورین اشخاصی هستند که به حکم قانون نمی‌توانند به شکل مستقل امور خود را اداره کنند؛ جنون شخص از عواملی است که عنصر روانی یا به عبارت دیگر قدرت تشخیص را از بین می‌برد و شخص توانایی تشخیص اینکه عمل ارتکابی از سوی او جرم است را از دست می‌دهد به همین دلیل جنون از عوامل رافع مسئولیت کیفری به شمار می‌رود.

با استناد به ماده 140 قانون مجازات اسلامی، مسئولیت کیفری زمانی برای شخص ایجاد می‌شود که او در حین ارتکاب جرم بالغ، عاقل و صاحب اختیار باشد، همچنین به صراحت در ماده 149 قانون مجازات اسلامی اشاره شده است که اگر مرتکب در زمانی که جرم را انجام می‌دهد دچار اختلال روانی باشد به شکلی که از خودش اراده نداشته باشد یا به عبارت دیگر فاقد قوه تمیز باشد مجنون محسوب می‌شود و در این صورت است که او مسئولیت کیفری ندارد.

جنون دائمی

جنون دائمی به حالتی اطلاق می شود که در آن شخص مجنون پیوسته با این اختلال درگیر است و در واقع حالتی که او به آن دچار شده است قابلیت انقطاع ندارد و به طور مستمر در جریان است؛ بنابراین باید سلامت عقلی مرتکب جرم بررسی شود تا در صورت امکان مسئولیت کیفری از او رفع گردد.

جنون موقت

جنون موقت و ادواری حالتی است که در آن شخص مجنون مدتی را در حال افاقه و مدت دیگر را درحالت جنون سپری می‌کند، در واقع این نوع از جنون، مستمر و دائمی نیست دقیقاً برخلاف جنون دائمی که در آن شخص پیوسته در حالت جنون قرار داشت.

توصیه می کنیم تاثیر جنون قاتل در مجازات کیفری را بخوانید.

3- عوامل رافع مسئولیت | اشتباه

از دیگر مواردی که با استناد به آن می‌توان مسئولیت کیفری را برطرف کرد اشتباه می‌باشد که خود انواعی دارد و ما در ادامه به بررسی آن می‌پردازیم.

اشتباه حکمی

جهل به حکم در دو شکل مورد بررسی قرار می‌گیرد در مواردی ممکن است شخصی که مرتکب جرم شده ادعا کند که نسبت به نوع مجازات جاهل بوده است در این صورت مسئولیت کیفری از شخص رفع نمی‌شود؛ اما در مواردی این امکان وجود دارد که شخص مجرم ادعا کند که نسبت به جرم بودن فعلی که مرتکب آن شده است جاهل بوده است در صورت تحقق چنین موقعیتی باید میان جرائم حدود و غیر از آن تفاوت قائل شد. به این شکل که اگر در جرائم حدود شخص به جرم بودن عمل ارتکابی آگاه نباشد، جهل او از عوامل رافع مسئولیت کیفری در نظر گرفته می‌شود.

ولی در سایر جرائم به غیر از جرائم حدی جهل شخص مسئولیت کیفری را رفع نمی‌کند مگر اینکه کسب علم در این خصوص عادتاً برای او ممکن نباشد و یا این که جهل مجرم در شرع به عنوان یک عذر قابل پذیرش باشد.

 اشتباه موضوعی

توجه کنید که اشتباه موضوعی در خصوص نفس عمل مجرمانه است و به این شکل عمل می‌کند که قصد را در جرائم عمدی از بین می‌برد و زمانی که قصد از بین برود فعل مجرمانه تحقق پیدا نمی‌کند بنابراین اشتباه موضوعی از مواردی است که به موجب آن مسئولیت کیفری رفع می‌شود.

توصیه می کنیم مقاله اشتباه حقوقی را مطالعه نمایید.

4- عوامل رافع مسئولیت | اجبار

موقعیتی را تصور کنید که در آن یک شخص تحت فشار بیرونی یا درونی فعل مجرمانه‌ای را انجام می‌دهد در صورتی که فشارهای بیرونی و درونی وارد شده به شخص عادتاً قابل تحمل نباشد و همچنین خطری که شخص را تهدید می‌کند یک خطر قریب الوقوع باشد به نحوی که راهی جز ارتکاب فعل مجرمانه برای شخص باقی نماند و همچنین در صورتی که فعل مجرمانه حاصل خطای قبلی شخص نباشد در این صورت است که اجبار موجب می‌شود تا مسئولیت کیفری رفع گردد.

اما اجبار و اکراه در همه موارد رافع نیست. برای مثال در قتل ادعای اکراه و اجبار پذیرفته نیست.

توصیه می‌کنیم مقاله دفاع مشروع را نیز در همین راستا مطالعه نمایید.

5- عوامل رافع مسئولیت | مستی

اگر شخصی به قصد ارتکاب جرم از مشروبات الکلی استفاده کند در این صورت نه تنها مسئولیت کیفری از او رفع نمی‌شود بلکه برای مصرف مشروبات الکلی و ارتکاب فعل مجرمانه مجازات می‌گردد. اگر شخص از مشروبات الکی استفاده کرده باشد ولی نه به قصد ارتکاب جرم، در این مورد مستی رافع مسئولیت کیفری است زیرا تحت شرایطی مشروبات الکلی شخص را فاقد اراده و قصد کرده است و همانطور که اشاره شد در صورتی که با فقدان عنصر روانی روبه رو باشیم مجرم دیگر مجازات نمی‌شود. برای آشنایی با تاثیر مستی در مسئولیت کیفری کلیک کنید.

6- عوامل رافع مسئولیت | بیهوشی

اگر شخص در حالت خواب و بیهوشی مرتکب فعل مجرمانه شود باید این مورد را بررسی کرد که آیا شخص عالم به این موضوع بوده است که امکان دارد در این حالت مرتکب جرم شود یا خیر، در صورتی که عالم نباشد خواب و بی هوشی رافع مسئولیت کیفری می‌گردد ولی در صورت آگاه بودن به چنین امری مسئولیت کیفری از او رفع نمی‌شود.

نکات عوامل رافع مسئولیت کیفری چیست ؟

عوامل ذکر شده عواملی هستند که مسئولیت کیفری اشخاص را رفع می‌کنند و این در حالی است که مسئولیت مدنی به قوت خودش باقی می‌ماند و شخص مجرم باید جبران خسارت کند؛ اگر وکیل متهم یا خود متهم مدعی وجود عوامل رافع مسئولیت باشند  بار اثبات این موضوع بر عهده آن‌ها است چراکه قانون اصل را بر مسئولیت افراد می‌گذارد. توجه کنید که این موضوع با توجه به حساسیت و تأثیر بسیاری که بر وضعیت اشخاص دارد مستلزم دریافت مشاوره‌های حقوقی می‌باشد.

برای دریافت مشاوره حقوقی از وکیل پایه یک دادگستری در زمینه های کیفری می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص عوامل رافع مسئولیت، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون عوامل رافع مسئولیت پاسخ دهند .

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

شماره تماس :66419012-021

 

وکیل دات کام بهترین راه حل برای مشکلات حقوقی شما

 

منبع: عوامل رافع مسئولیت کیفری چیست ؟



:: بازدید از این مطلب : 34
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : سه شنبه 10 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

ارث بعد از طلاق چه شرایطی دارد؟ با پایان زندگی مشترک بین زن و مرد تمام رشته‌‌‌‌‌های میان آن‌ها از هم گسسته می‌شود. با طلاق گرفتن، زوجین از منظر شرعی و قانونی به هم نامحرم می‌شوند و دیگر الزامی به انجام تکالیف و وظائف زناشویی در برابر طرف مقابل ندارند. اما‌‌‌‌ این امری غیر قابل انکار است که زمانی میان این دو‌‌‌‌‌، پیوندی برقرار بوده و با هم نسبت داشته‌اند. از همین رو سوال پیش می‌آید که وجود رابطه زناشویی در گذشته می‌تواند در حقوق مالی زوجین نسبت به هم در آینده اثر بگذارد؟ یکی از حقوق مالی که زوجین پیش از طلاق دارند حق ارث بردن از یکدیگر است اما بعد از طلاق تکلیف ارث بردن طرفین از یکدیگر چیست؟ در‌‌‌‌ اینجا به بررسی اثر گذاری طلاق بر روی ارث بردن زوجین از یکدیگر می‌پردازیم.

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

ارث بردن زوجین

بر اساس ماده 940 قانون مدنی در صورتی که بین زن مرد رابطه زوجیت دائمی برقرار باشد و موانع ارث بردن وجود نداشته باشد می‌توانند از هم ارث ببرند. میزان سهم الارث زوجین هم در قانون به وضوح تعیین شده است.

ارث بردن زوجین بعد از طلاق

اینکه زوجین بعد از طلاق هم می‌توانند از هم ارث ببرند یا نه بستگی به نوع طلاق دارد. در صورتی که طلاق زوجین بائن بوده باشد زوجین در صورت فوت طرف مقابل از هم هیچ ارثی نمی‌برند. اما در صورتی که طلاق رجعی بوده باشد امکان ارث بردن وجود دارد.

اما ارث بردن در طلاق رجعی نیز دارای شرایطی است که باید رعایت شود. بر اساس ماده 943 قانون مدنی هنگامی که شوهر از زن خود با طلاق رجعی جدا شود هر یک از طرفین اگر در مدت زمان عده بمیرند دیگری از او ارث می‌برد. در صورتی که مدت زمان عده پایان بیاید در صورت فوت یک طرف‌‌‌‌‌، به همسر او هیچ ارثی تعلق نمی‌گیرد. پس در طلاق رجعی آنچه اهمیت دارد زمان مرگ است. به طور مثال زن و مردی طلاق رجعی گرفته‌اند. مرد قبل از پایان زمان عده زن فوت می‌کند. در ‌‌‌‌اینجا زن ارث می‌برد. اما اگر عده تمام شود و بعد مرد فوت کند زن هیچ ارثی نمی‌برد.

ارث بردن زن از شوهر بعد از طلاق

آنچه گفته شد برای هر دو زوجین قابل اجرا است اما حالتی وجود دارد که فقط سبب ارث بردن زن از شوهر می‌شود. بر اساس ماده 944 قانون مدنی اگر شوهر در حالت مرض زن خود را طلاق بدهد و ظرف یکسال بمیرد زن از مرد ارث می‌برد حتی اگر طلاق بائن باشد. در اینجا نیازی نیست که حتما طلاق رجعی باشد بلکه یک استثنا برای طلاق بائن مطرح شده است.

با توجه به صراحت ماده این استثنا فقط برای ارث بردن زن از شوهر خود است و حالت برعکس آن وجود ندارد.

شرایط ارث بردن در طلاق در حال مرض

برای اینکه زن از شوهر خود که او را در حالت مرض طلاق داده است ارث ببرد باید شرایطی رعایت گردد. از جمله شرایط زیر:

1/ شوهر زن را در حالت مرض و بیماری طلاق داده باشد.

2/ بیماری که در مدت آن طلاق رخ داده است باید متصل به مرگ باشد. یعنی اگر مرد مریض باشد ولی شفا پیدا کند ارث زن منتفی می‌شود. حتی اگر بعدا دوباره به آن بیماری مبتلا شود باز هم زن ارثی نمی‌برد. بلکه بیماری باید متصل به مرگ باشد و بین آن بهبود و شفایی نباشد.

3/ مرگ به علت آن بیماری باشد. اگر شوهر به دلیل دیگری فوت کند زن ارث نمی‌برد. به طور مثال مرد مبتلا به بیماری است ولی در اثر تصادف می‌میرد یا هر دلیل دیگری سبب مرگ شوهر می‌شود در‌‌‌‌ اینجا زن هیچ ارثی نمی‌برد.

4/ در ظرف یکسال بمیرد. اگر یکسال از طلاق بگذرد و در‌‌‌‌ این مدت شوهر به خاطر بیماری فوت نکند زن ارث نمی‌برد بلکه باید در مدت یکسال بعد از طلاق بمیرد. اگر مرد پس از پایان یکسال فوت کند هیچ ارثی به زن نمی‌رسد.

5/ زن نباید شوهر کرده باشد.

برای دریافت مشاوره حقوقی از وکیل پایه یک دادگستری می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.

شما می‌توانید برای دریافت پاسخ سوالات خود و دریافت مشاوره حقوقی در مورد ارث بردن زوجین بعد از طلاق با گروه مشاوران وکیل دات کام در ارتباط باشید و از خدمات مشاوره حقوقی تهران وکیل دات کام استفاده نمایید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص ارث بردن زوجین بعد از طلاق، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده‌اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون ارث بردن زوجین بعد از طلاق پاسخ دهند.

 

سوالات متداول

آیا زن و شوهر بعد از طلاق از هم ارث می‌برند ؟

در صورتی که طلاق رجعی باشد با رعایت شرایط قانونی از هم ارث می‌برند که در مطلب به تفصیل توضیح داده شده است.

آیا زن می‌تواند از شوهر خود بعد از طلاق ارث ببرد ؟

بله در طلاق رجعی و بائن زن می‌تواند از شوهر فوت شده خود ارث ببرد البته با رعایت شرایط قانونی که در مطلب به تفصیل توضیح داده شده است.

سوالی دارید؟ با ما تماس بگیرید

تماس با برترین مشاوران در سراسر کشور از 8 صبح الی 12 شب حتی ایام تعطیل

شماره تماس :66419012-021

 

وکیل دات کام بهترین راه حل برای مشکلات حقوقی شما

 

منبع: ارث بعد از طلاق



:: بازدید از این مطلب : 39
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : سه شنبه 10 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

محرومیت از ارث احتمالا شما هم این واژه را شنیده‌اید که پدر به فرزند خود می‌گوید از ارث محرومت می‌کنم. اما آیا این جمله دارای ارزش قانونی می‌باشد؟ گاهی اوقات ممکن است پدری تصمیم بگیرد که همه اموال خود را به یک فرزند بدهد و یا حتی یک فرزند را از ارث خود محروم کند. در ادامه طبق قانون به بررسی این که آیا چنین کاری ممکن است یا خیر می‌پردازیم. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد انحصار وراثت کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره حقوقی از وکیل پایه یک دادگستری می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

تقسیم‌بندی اموال از طریق وصیت

طبق قانون مدنی تا زمانی که شخصی زنده است می‌تواند در اموال خود هر گونه دخل و تصرفی انجام دهد و هر تصمیمی که می خواهد راجع به اموال و دارایی‌های خود بگیرد اما همین که شخص فوت کند تصمیم گیری در مورد اموال بر عهده وارثان شخص متوفی می‌باشد. مگر این که شخص متوفی در زمان حیات خود از طریق وصیت در مورد اموال و دارایی‌های خود تصمیمی گرفته باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد عدم همکاری برای تقسیم ارث کلیک کنید.

همان طور که می‌دانید وصیت شخص متوفی تا میزان یک سوم از اموالش پذیرفته است و وصیت در مورد بیشتر از آن نیازمند رضایت بقیه وراث می‌باشد.

بنابراین اگر شخصی در وصیت برای بیش از یک سوم اموالش تصمیمی بگیرد وارثان به راحتی می‌توانند آن را بی‌اثر کنند.

تعیین میزان ثلث دارایی‌های متوفی طبق ماده 845 قانون مدنی به اعتبار دارایی موصی در حین وفات او می‌باشد نه به اعتبار دارایی او در حین وصیت.

توصیه می‌کنیم مقاله وصیت چیست را مطالعه نمایید.

محرومیت از ارث

طبق ماده 837 قانون مدنی اگر کسی به موجب وصیت یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور در آن مورد از اعتبار ساقط است.

بنابراین محرومیت از ارث تا میزان یک سوم از دارایی‌های شخص متوفی امکان پذیر می‌باشد و در واقع محرومیت وراث از کل اموال طبق قانون مدنی صحیح نمی‌باشد.

توصیه می‌کنیم مقاله مقدار وصیت اموال را مطالعه نمایید.

محرومیت‌های قانونی از ارث

طبق مطالب گفته شده هیچ پدری به طور کلی حق محروم کردن وراث از ارث را ندارد ولی طبق قانون 5 دسته از افراد از آن محروم می‌باشند

قتل عمد | محرومیت از ارث

دسته اول کسی است که مورث خود را عمداً به قتل می‌رساند، در این مورد وارث از ارث محروم می‌گردد. بنابراین قتل عمد مانع دخل و تصرف در اموال متوفی می‌باشد. اعم از این که قتل شخصا توسط خود وی انجام شود، به تنهایی یا با شرکت دیگری مورث خود را بکشد یا سبب قتل او شود مثلا با اطلاع از ناراحتی قلبی او، او را شدیداً بترساند.

کفر

دسته دوم به این صورت است که شخص کافر از مسلمان ارث نمی‌برد.

طبق ماده 881 مکرر قانون مدنی کافر از مسلمان ارث نمی‌برد و اگر در بین ورثه متوفای کافری، فرد مسلمانی هم باشد، وراث کافر نمی‌توانند هیچ دخل و تصرفی در اموال متوفی بکنند، اگر چه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر وارث مسلمان باشند.

ولد زنا

دسته سوم محرومیت فرزندی می‌باشد که از طریق رابطه نا‌مشروع متولد شده است، متولد زنا از پدر و مادر خود ارث نمی‌برد. اما اگر رابطه نا‌مشروع که طفل ثمره آن است نسبت به یکی از والدین کودک زنا باشد و نسبت به دیگری به علت اکراه یا شبهه زنا نباشد طفل فقط از این طرف و اقوام او ارث می‌برد و بالعکس.

توصیه می‌کنیم مقاله ارث فرزند نامشروع را مطالعه نمایید.

لعان بین زن و شوهر

دسته چهارم در مورد لعان بین زن و شوهر است. اگر زن و شوهری با شرایطی که در فقه و قانون مقرر شده یکدیگر را لعان کنند از ارث بردن از هم محروم می‌گردند.

لعان پدر بر فرزند | محرومیت از ارث

دسته آخر در مورد فرزندی است که به واسطه لعان از سوی پدرش نفی ولد می‌شود، در این صورت فرزند و پدر از ارث هم محروم می‌شوند. البته اگر پدر لعان خود را پس بگیرد، در این صورت فرزند می ‌تواند از پدرش ارث ببرد ولی بازهم پدر از فرزندش ارث نخواهد بود.

نکته : طبق قانون اگر فرزندی زودتر از والدین خود فوت کند، ورثه آن فرزند از پدر بزرگ و مادر بزرگ خود ارث نمی‌برند.

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص محرومیت از ارث، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون محرومیت از ارث پاسخ دهند .

 

منبع: محرومیت از ارث



:: بازدید از این مطلب : 39
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

شاید تا به حال چیزی راجع به دیه اعضای مختلف بدن شنیده باشید. در ادامه توضیحی راجع به دیه داده‌ایم. ممکن است در خانواده خود و یا در اطرافیانتان کسی باشد که درگیر مسئله محاسبه دیه باشد. در بدن انسان گردن عضو بسیار مهمی است که اگر این عضو بدن دچار آسیب شود ادامه زندگی با سختی مواجه می‌شود. در این مقاله می‌خواهیم به توضیح دیه شکستگی گردن همراه کج‌شدگی، دیه شکستگی گردن بدون کج‌شدگی و دیه ناقص‌شدن گردن بپردازیم.

برای دریافت مشاوره حقوقی از وکیل پایه یک دادگستری می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

 

منبع:  دیه گردن

دیه چیست ؟

دیه مالی است که در شرع مقدس برای ایراد جنایت غیرعمدی (جنایت به معنای وارد کردن هرگونه صدمه به تمامیت جسمانی افراد است که کیفری شرعی، مانند قصاص یا دیه دارد.) بر نفس، اعضا و منافع و یا جنایت عمدی در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد به موجب قانون مقرر شده است. دیه در لغت به معنای خون‌بهاست. تعریف و توضیح دیه در ماده 448 قانون مجازات اسلامی آمده است.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد دیه و نحوه تعیین میزان آن کلیک کنید.

مجازات اصلی جنایت غیرعمدی، دیه است. دیه حق خصوصی افراد است و حکم به پرداخت دیه مستلزم درخواست مجنی‌علیه (یعنی آنکه بر او جنایت رفته یا کسی که جرمی به ضرر او واقع شده است) یا اولیای دم (یعنی صاحبان خون مجنی‌علیه: کسانی که در صورت فوت مجنی‌علیه از وی ارث می‌برند غیر از زوج و زوجه.) و افرادی که دیه را به ارث می برند، است.

دیه انسان چقدر است ؟

دیه کامل انسان رقم ثابتی نیست و مقدار آن هر ساله توسط سخنگوی قوه قضاییه اعلام می‌شود. دیه سال 1400 یک مرد مسلمان در ماه‌های غیر‌حرام 480 میلیون و در ماه‌های حرام 640 میلیون است و دیه زن نیز به نسبت آن محاسبه می‌گردد.

ماه‌های حرام: ذی‌القعده، ذی‌الحجه، محرم و رجب.

به طور کلی قاعده دیه اعضای فرد و زوج بدن به این صورت است: از بین بردن هر کدام از اعضای فرد دیه کامل انسان و هردو عضو از اعضای زوج، دیه کامل دارد. خواه عضو مزبور از اعضای داخلی بدن باشد خواه از اعضای ظاهری مگر اینکه در قانون ترتیب دیگری مقرر شده باشد. مثلا از بین‌بردن دو چشم چون اعضای زوج است دیه کامل دارد اما اگر یک چشم کسی از بین رود نصف دیه کامل به آن تعلق می‌گیرد.

گردن: قسمتی از بدن مهره‌دارانی مانند انسان است که سر و سینه را از هم جدا می‌کند.

دیه شکستن گردن همراه با کج‌شدگی

به این مورد در ماده 626 قانون مجازات اسلامی پرداخت شده است: کج‌شدن و خمیدگی گردن در اثر شکستگی در صورت عدم‌بهبودی و باقی‌ماندن این حالت موجب دیه کامل و در صورت بهبودی و زوال حالت خمیدگی و کج‌شدگی موجب ارش است.

پس دیه کج‌شدن و خمیدگی گردن در اثر شکستگی به دو صورت است: 1_در صورت عدم‌بهبودی و باقی‌ماندن این حالت موجب دیه کامل است.

2_در صورت بهبودی و زوال حالت خمیدگی و کج‌شدگی موجب ارش است.

ارش: ارش نوعی دیه است که در قانون از قبل تعیین نشده است یعنی قاضی با توجه به نظر کارشناس پزشکی قانونی مقدار آن را با توجه به میزان ورود صدمه مشخص می‌کند.

توصیه می‌کنیم مقاله ارش چیست را مطالعه نمایید.

دیه شکستگی گردن بدون کج‌شدن

گاهی اوقات گردن فردی می‌شکند بدون اینکه موجب کج‌شدگی و خمیدگی آن شود، که این موجب ارش است.

پس طبق ماده 627 قانون مجازات اسلامی: شکستگی گردن بدون کج‌شدن و خمیدگی آن موجب ارش است.

تعریف ارش در ماده 449 قانون مجازات اسلامی آمده است که در بالا توضیح آن را گفتیم.

دیه ناقص‌شدن گردن

مهم‌ترین نکته‌ای که در این جا باید بدانیم این است که دیه ناقص‌شدن گردن، ارش است.

ماده 628 قانون مجازات اسلامی: جنایتی که بر گردن واقع می‌شود و مانع فرو‌بردن یا جویدن غذا و یا نقص آن و یا مانع حرکت گردن شود سبب تعلق ارش به آن جنایت می‌گردد. پس دیه نقص گردن ارش است.

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص دیه گردن، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون دیه پاسخ دهند .



:: بازدید از این مطلب : 52
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 شهريور 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

فروش جهیزیه توسط مرد چه عواقبی دارد؟ جهیزیه به اموالی گفته می‌شود که در هنگام ازدواج، خانواده دختر به وی هدیه می‌دهند تا با خود به خانه شوهر ببرد. جهیزیه‌دادن از سوی خانواده عروس، برگرفته از یک سنت و عرف دیرینه ایرانیان است. در قانون مدنی، تعریفی از جهیز یا جهیزیه و ماهیت حقوقی آن نیامده است. زن برای آوردن جهیزیه هیچ تکلیف شرعی و قانونی ندارد با این وجود در اکثر خانواده‌ها به صورت یک سنت الزام‌آور اجتماعی، رایج است که در حد توانایی، تمام یا قسمتی از وسایل مورد نیاز زندگی آینده دختر توسط خانواده وی تأمین شود تا علاوه بر استفاده خود، شوهر نیز از آن استفاده کند.

اما آیا می‌دانید که فروش جهیزیه توسط مرد جرم است و مجازات دارد؟ ما در این مقاله می‌خواهیم به توضیح جرم فروش جهیزیه توسط شوهر بپردازیم و نکات حقوقی مربوط به آن را هم بیان کنیم. توصیه می کنیم مقاله مشاوره طلاق را مطالعه نمایید.

برای دریافت مشاوره حقوقی از وکیل پایه یک دادگستری می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

 

منبع:  فروش جهیزیه توسط مرد

جهیزیه در ملکیت زن

جهیزیه از اموال شخصی زوجه محسوب می‌شود که بعد از ازدواج، آن را به منزل مشترک خود با زوج منتقل می‌کند. به عبارت ساده‌تر جهیزیه مال زن است و تنها خود او حق هرگونه دخل و تصرفی نسبت به مال خود را دارد. مگر اینکه زن خودش به شخص دیگری برای انجام معاملات یا هر نوع تصرفی در اموالش، به دیگری وکالت داده باشد. بنابراین زن حق دارد این اموال را از زندگی مشترک خارج کند زیرا این اموال به او اختصاص دارد و هر مالکی حق هر گونه دخل و تصرف نسبت به مایملک خود دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تقسیم اموال بعد از طلاق کلیک کنید.

توصیه می‌کنیم مقاله روش‌های استرداد جهیزیه را مطالعه نمایید.

تهیه سیاهه

بهتر است قبل از آغاز زندگی مشترک و قبل از انتقال جهیزیه به منزل شوهر، لیستی به نام سیاهه نوشته و از جهیزیه صورت‌برداری کنید تا خاطر‌جمع باشید که در صورت نیاز می‌توانید یک مدرک معتبر به دادگاه ارائه کنید. در سیاهه ذکر می‌شود که مثلا یخچال، ماشین لباسشویی، اجاق گاز و… به عنوان جهیزیه تهیه شده است.
این سیاهه تا زمانی که به امضای زوج نرسد و دو نفر هم به عنوان شاهد زیر آن را امضا نکنند، اعتبار ندارد. اگر سیاهه در دفترخانه اسناد رسمی تنظیم شود، این مسأله حکم سند رسمی را پیدا می‌کند و اعتبار بیشتری خواهد داشت.

توصیه می‌کنیم مقاله پس گرفتن جهیزیه با سیاهه را مطالعه نمایید.

شوهر تا چه زمانی امکان استفاده از جهیزیه را دارد ؟

این اموال به زن تعلق دارد و شوهر فقط تا زمان بقای زندگی مشترک حق استفاده از این اموال را دارد یعنی اینکه شوهر در زمان زندگی مشترک، فقط حق استفاده از منافع این اموال را دارد. پس از طلاق نیز به محض مطالبه زن موظف به برگرداندن آن است.

ضمانت شوهر در صورت خرابی یا تلف جهیزیه

شوهر مسئول خرابی، گم‌شدن یا از بین رفتن هیچ یک از اموال زن نیست مگر اینکه ثابت شود عمداً باعث از بین رفتن آن‌ها شده است. پس اگر مرد در استفاده از این وسایل عمداً به آن‌ها آسیب برساند و آن‌ها را بشکند، همسر وی می تواند با مراجعه به دادسرا و طرح شکایت، از همسر خود شکایت کیفری کند.

استرداد جهیزیه توسط زوجه | فروش جهیزیه توسط مرد

عین و منفعت اموال جهیزیه متعلق به زوجه است که با آغاز زندگی مشترک، در ید زوج نیز قرار می‌گیرد چون به طور معمول و عرفی، شوهر مسئول تهیه مسکن مشترک برای زندگی مشترک است و جهیزیه نیز به این منزل منتقل می‌شود به همین دلیل در صورت انحلال عقد نکاح، زوجه می‌تواند خواهان استرداد جهیزیه شود.
کلاً با انحلال عقد نکاح، زوج دیگر حق استفاده از جهیزیه را ندارد و قانوناً و شرعاً مکلف به استرداد آن است.

فروش جهیزیه توسط مرد

طبق قانون شوهر اجازه فروش جهیزیه زن را ندارد و شوهر هم تنها تا زمان بقای زندگی مشترک حق استفاده از این اموال را دارد. اگر خواستید از شوهری که جهیزیه را فروخته است شکایت کنید، عنوان مناسب برای این شکایت فروش مال غیر خواهد بود. اگر برابر حکم دادگاه شوهر با فروش جهیزیه به عنوان فروش مال غیر محکوم شود علاوه بر مجازات مقرر در خصوص کلاهبرداری مکلف است عین مال یا در صورت نبودن عین مال، مثل (شبیه به آن مال) یا قیمت (هزینه) آن را به زوجه مسترد کند و برای این امر نیازی به تقدیم دادخواست حقوقی نیست.

تعیین دادگاه در خصوص جرم فروش جهیزیه توسط مرد

حالا اگر زن بخواهد با شکایت کیفری موضوع فروش مال غیر را پیگیری کند باید در دادسرای محل وقوع جرم یعنی دادسرایی که جهیزیه در آن حوزه به فروش رفته شکایت کند و اگر بخواهد با تقدیم دادخواست حقوقی اقامه دعوی کند باید دادخواست استرداد جهیزیه را در دادگاه محل اقامت زوج طرح و اقامه کند.
دادخواست: کسی که در دعاوی حقوقی، مدعی حقی باشد باید خواسته و ادعای خود را در دادخواست؛ یعنی فرم مخصوصی که به همین منظور چاپ شده است و در دادگستری‌ها (قسمت تمبر و اوراق قضایی) عرضه می‌شود، بنویسد.
برای تعیین دادگاه صالح، اگر جهیزیه زیر 20 میلیون تومان باشد دادخواست باید به شورای حل اختلاف ارائه شود در غیر این صورت دادخواست در صلاحیت دادگاه خانواده است.

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص فروش جهیزیه توسط مرد، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون تجهیزیه پاسخ دهند .



:: بازدید از این مطلب : 51
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : پنج شنبه 1 شهريور 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

در این مقاله قصد داریم قرار وثیقه را مورد بررسی قرار بدهیم. در این راستا با بررسی مواد قانون آیین دادرسی کیفری به بررسی نکات و مطالب بسیاری در خصوص این قرار می‌پردازیم که دانستن آن از اهمیت بسزایی برخوردار می‌باشد. اگر بخواهیم شمای کلی از قرار وثیقه را ترسیم کنیم باید بگوییم که هدف از صدور این قرار، گرفتن تضمین از فرد متهم است که با سپردن مبلغی پول یا سند، تعهد بدهد در صورتی که به مرجع قضایی احضار شد در این مرجع حاضر شود. در واقع متهم برای اینکه این تعهد را تضمین کند یک وثیقه می‌سپارد. قرار وثیقه در اصل شامل دو قرار جداگانه می‌باشد که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

برای دریافت مشاوره حقوقی از وکیل پایه یک دادگستری می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

 

منبع:   قرار وثیقه چیست؟ قبولی آن چگونه صورت می‌گیرد؟ چگونه ارزیابی می‌شود؟

صدور قرار وثیقه

هنگامی که قرار وثیقه صادر می‌شود، متهم باید برای اینکه حضور در مراجع قضایی را تضمین کند وثیقه‌ای بسپارد. شخصی که از متهم می‌خواهد که وثیقه را بدهد بازپرس می‌باشد.
سپردن وثیقه می‌تواند از طرف شخص ثالث صورت بگیرد در واقع لازم نیست که وثیقه توسط شخص معینی سپرده شود.

همان طور که پیش‌تر به این مسئله اشاره کرده‌ایم مبلغ وثیقه یک مبلغ معین است منظور از معین بودن این است که نباید کمتر از خسارتی باشد که به مدعی وارد شده است. در خصوص این مطلب باید به ماده ۲۱۹ قانون آیین دادرسی کیفری اشاره کنیم. در این ماده آمده است که در مواردی که دیه یا خسارت زیان‌دیده از طریق بیمه قابل‌جبران است، بازپرس با لحاظ مبلغ قابل‌پرداخت از سوی بیمه قرار تأمین متناسب صادر می‌کند.
شخصی که وثیقه‌گذار است فرصت دارد تا مدتی که قرار وثیقه اعتبار دارد از حق خود مبنی بر اینکه درخواست کند تا مال مورد وثیقه تعویض شود استفاده کند. نکته‌ای که باید در این خصوص به آن توجه کنید این است که نباید ارزش آن کمتر از مبلغی باشد که در قرار آمده است.

صدور قرار قبولی وثیقه

همان‌طور که بیان کردیم مالی باید به عنوان وثیقه معرفی شود. بعد از دریافت مبلغ وثیقه قراری صادر می‌شود به نام قرار قبول وثیقه. پیشتر بیان کردیم که سپردن وثیقه لازم نیست توسط شخص معینی انجام بشود. در اینجا باید اشاره کنیم که لازم نیست که وثیقه مال متهم باشد در واقع اگر یک شخص ثالث به جای متهم در مرجع قضایی حاضر شود و مال خودش را به عنوان وثیقه به این مرجع بسپارد هیچ اشکالی وجود ندارد.

چه نوع مالی می‌تواند مورد وثیقه واقع شود  ؟

برای اینکه به این سوال پاسخ دهیم باید به یکی از بندهای ماده ۲۱۷ اشاره کنیم. در ماده ۲۱۷ قانون آیین دادرسی کیفری آمده است که، وثیقه می‌تواند وجه نقد، ضمانت‌نامه بانکی، مال منقول یا غیر‌منقول باشد.
همان طور که اشاره شد مال منقول می‌تواند به عنوان وثیقه در نظر گرفته بشود در این خصوص باید بیان کنیم که در این صورت لازم است مکانی وجود داشته باشد که به منظور حفظ مال، مال منقول در آنجا نگه‌داری شود. اما اگر بخواهیم به رایج‌ترین شکل وثیقه در دادگاه کیفری اشاره کنیم سند ملکی و وجه نقد رایج، بیشترین کاربرد را دارد.

ارزیابی مال مورد وثیقه

هنگامی که یک مال به وثیقه گذاشته می‌شود به هزینه شخصی که وثیقه گذاشته است و توسط کارشناس دادگستری، ارزیابی بهای آن صورت می‌گیرد. سپس نظر کارشناس اعلام می‌شود و اگر ارزش‌اش مساوی میزان  مورد‌نظر بازپرس باشد مال مورد وثیقه ضبط می‌شود. اگر مال مورد وثیقه غیر‌منقول باشد و همچنان ارزش‌اش از نظر مالی مساوی میزان وثیقه باشد، توقیف می‌شود. بعد از اینکه در دفتر املاک درج شد مراتب به اطلاع اداره ثبت اسناد و املاک محل وقوع ملک می‌رسد. پس از ضبط یا توقیف مال مورد وثیقه، قرار قبولی وثیقه صادر می‌شود.

آزادی وثیقه

چنانچه فرد به تعهدات خود طبق نظر بازپرس عمل نماید و در جلسات دادرسی حضور یابد پس از صدور حکم دادگاه ، وثیقه آزاد می‌شود.

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص قرار وثیقه، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون وثیقه پاسخ دهند .



:: بازدید از این مطلب : 61
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 مرداد 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

مستثنیات دین به چه اموالی گفته می شود؟ در بسیاری از دعاوی حقوقی دادگاه به موجب حکم قطعی شخص را محکوم به پرداخت وجهی می‌کند که فرد مکلف است ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ اجراییه وجه مورد نظر را به محکوم‌علیه پرداخت کند. اما اگر شخص در مهلت مقرر شده وجه را پرداخت نکند، مامور اجرای احکام دادگاه اقدام به توقیف اموال شخص و فروش آن‌ها می‌کند، اما برخی اموال وجود دارند که دادگاه به‌ هیچ عنوان حق فروش و یا توقیف آن‌ها را ندارد که در قانون به این دست از اموال، مستثنیات دین می‌گویند. در این مقاله به بررسی این اموال می‌پردازیم.

برای دریافت مشاوره حقوقی از وکیل پایه یک دادگستری می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

 

منبع:  مستثنیات دین به چه اموالی گفته می‌شود

مستثنیات دین

اموالی است که قانون‌گذار، آن‌ها را از لوازم امرار معاش و ضروری برای کار یا زندگی فرد محسوب و درنتیجه، آن‌ها را در شمار مستثنیات قرار داده است، بدین معنی که نمی‌توان حکم را از محل توقیف و فروش آن اموال اجرا کرد.

در این خصوص باید توجه داشت که:

۱.اجرای حکم، ناظر به عین متعلق به محکوم‌له است: دراین صورت مال قابل توقیف است و با مستثنیات دین مواجه نیستیم. برای مثال اگر یخچال متعلق به شخصی، در تصرف غیر باشد و مالک بخواهد آن را مسترد کند خوانده نمی‌تواند به این استناد کند که یخچال در شمار مستثنیات است.

۲.اجرای حکم، ناظر به عین متعلق به محکوم‌له نیست: دراین صورت با مستثنیات دین مواجه هستیم یعنی اجرای حکم از مستثنیات امکان‌پذیر نیست. برای مثال اگر محکوم‌له ده میلیون طلبکار باشد برای وصول طلبش از محکوم‌علیه نمی‌تواند یخچال خانه بدهکار را توقیف کند.

برای اطلاع از شرایط لازم جهت توقیف اموال برای مهریه کلیک کنید.

احکام مستثنیات دین

۱.فقط ناظر به شخص حقیقی است.

۲.محدودیت‌های مستثنیات دین در احکام جزایی مبنی بر استرداد، ضبط یا مصادره اموال محکومین راه ندارد.

۳. قواعد مستثنیات در اجرای احکام داوری، گزارش اصلاحی و احکام صادره از هیات تشخیص و هیات حل اختلاف کار که اجرای آن توسط دادگاه‌هاست، باید رعایت شود.

۴.قواعد مستثنیات در خصوص تامین خواسته نیز اجرا می‌شود.

۵.اگر خود محکوم‌علیه راضی به توقیف مالی شود که از مصادیق مستثنیات دین است دراین صورت، آن مال از شمار مستثنیات دین خارج محسوب و قابل توقیف می‌شود.

۶.قواعد مستثنیات فقط در زمان حیات محکوم‌علیه اجرا می‌شود.

۷.سهم‌الارثی که به شخص بدهکار می‌رسد می‌تواند از جانب طلبکاران توقیف شود مگر اینکه به دلیل تنگدستی و نیاز وی جزو مستثنیات دین قرار گیرد.

۸.اگر مستثنیات دین تغییر ماهیت دهند مثلا خانه‌ای در طرح عمرانی دولت تخریب شود و دولت پول آن را بپردازد سبب خروج آن از شمار مستثنیات دین است. مگر اینکه محرز شود که آن مبلغ برای تهیه خانه دیگری تخصیص یافته است.

موارد مستثنیات دین

۱.مسکن محکوم‌علیه و افراد تحت تکفل او با رعایت شئون عرفی و اجتماعی محکوم‌علیه هنگام اعسار.

۲.اثاثیه مورد نیاز ضروری برای زندگی محکوم‌علیه، خانواده و افراد تحت تکفل او.

۳.آذوقه موجود به قدر احتیاج محکوم‌علیه و افراد تحت تکفل وی و در زمان عرفی ذخیره آذوقه.

۴.کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی اهل علم و تحقیق.

۵.وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه‌وران، کشاورزان و سایر ابزاری که برای امرار معاش محکوم‌علیه و افراد تحت تکفل او ضروری است. محل کار بر خلاف ابزار کار، در شمار مستثنیات نیست مثل مغازه.

۶.تلفن مورد نیاز و استفاده مدیون.

۷.مبلغی که مستاجر در ضمن عقد اجاره به موجر می‌پردازد. مشروط بر اینکه موجب اعسار مستاجر نگردد. اما اگر این مبلغ اضافه بر نیاز مستاجر باشد توقیف می‌شود.

برای آشنایی بقا نحوه پرداخت بدهی شرکت سهامی کلیک کنید.

تشخیص تناسب عرفی مستثنیات

۱.مرجع تشخیص این امر که آیا مالی در شمار مستثنیات است یا نه، دادگاه اجراکننده حکم است.

۲.مرجع تشخیص این امر که آیا مال معرفی شده، متناسب با شئون عرفی محکوم‌علیه است یا خیر، دادگاه صادرکننده حکم قطعی است.

البته در مواردی مثل اجرای آرای داوری یا اجرای آرای هیات‌های تشخیص و هیات‌های حل اختلاف اداره کار، به‌دلیل آن که این آرا توسط دادگاه صادر نشده، تشخیص متناسب بودن یا نبودن اموال توقیفی با شئون عرفی محکوم‌علیه توسط همان دادگاه اجرا کننده حکم به عمل می‌آید.

۳.اگر مال توقیف شده مورد نیاز محکوم‌علیه باشد اما بیش از شئون متعارف وی باشد و قابل تجزیه هم نباشد، آن مال فروخته می‌شود و از حاصل فروش، مبلغی معادل تهیه مالی متناسب با شئون عرفی به او داده می‌شود و بقیه توقیف می‌گردد.

۴.تصمیم دادگاه درخصوص موارد فوق قابل اعتراض نیست.

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص مستثنیات دین، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون مستثنیات دین پاسخ دهند .



:: بازدید از این مطلب : 67
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 28 مرداد 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : vakiel

شورای حل اختلاف به منظور صلح و سازش و حل اختلاف موجود بین اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی ایجاد شده است. همانطور که از نام آن مشخص است شورا یک نهاد قضایی است و یک نوع دادگاه محسوب نمی‌شود با این وجود شورای حل اختلاف صلاحیت رسیدگی در برخی موضوعات را دارد و ساختار مخصوص به خود را دارا است که به آن می‌پردازیم.

برای دریافت مشاوره حقوقی از وکیل پایه یک دادگستری می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

 

منبع:   شورای حل اختلاف ؛ نحوه رسیدگی و دعاوی مطروحه در آن چه ویژگی‌هایی دارند؟

شورای حل اختلاف

شورا مرجعی تحت نظارت قوه قضاییه است که نسبت به ایجاد صلح و سازش بین طرفین تلاش می‌کند یا به برخی امور و اختلافات نسبتا جزیی فی‌مابین اشخاص رسیدگی می‌کند.

شورا هم دارای قاضی است و هم دارای اشخاصی به نام عضو شورا است قاضی شورا می‌تواند از بین قضات شاغل یا بازنشسته باشد.

صلاحیت قاضی شورای حل اختلاف

۱.دعاوی مالی، راجع ‌به اموال منقول تا دویست‌ میلیون‌ ریال.

۲.تمام دعاوی مربوط به تخلیه عین‌ مستاجره غیر از دعاوی سرقفلی و حق کسب و پیشه.

۳.دعوای تعدیل اجاره‌بها به ‌شرطی که در اصل رابطه استیجاری، اختلافی نباشد.

۴.صدور گواهی حصر وراثت، تحریر ترکه، مهر و موم ترکه و رفع آن.

۵.ادعای اعسار از تادیه محکوم‌به، اگر شورا نسبت به اصل دعوا رسیدگی کرده باشد.

۶.دعاوی خانواده راجع‌ به جهیزیه، مهریه و نفقه تا دویست‌ میلیون ریال در صلاحیت شوراست مگر آن‌که دادگاه خانواده در قالب صدور حکم طلاق یا گواهی عدم امکان سازش راجع‌ به این امور تعیین تکلیف کرده باشد.

۷.جرائم تعزیری که صرفا مستوجب مجازات نقدی درجه هشت باشد.

۸.تامین دلیل.

موارد خارج از صلاحیت شورای حل اختلاف

موارد ذیل حتی درصورت تراضی طرفین، قابل رسیدگی در شورا نیست:

۱.دعاوی که در آن یک‌ طرف یا طرفین آن، شخص یا اشخاص حقوقی دولتی باشند.

۲.دعاوی راجع‌به اموال عمومی و دولتی.

۳.اختلاف در اصل نکاح، اصل طلاق، فسخ نکاح، رجوع، نسب.

۴.اختلاف در اصل وقفیت، وصیت، تولیت.

۵.دعاوی راجع‌به حجر و ورشکستگی.

۶.اموری که به‌موجب سایر قوانین، در صلاحیت مراجع اختصاصی یا مراجع قضایی غیر‌دادگستری است.

قواعد رسیدگی در شورا

۱.رسیدگی در شورا مستلزم درخواست متقاضی است.

۲.این درخواست باید موارد ذیل را دارا باشد:

الف. نام، نام خانوادگی، مشخصات و نشانی طرفین دعوا.

ب. موضوع خواسته یا درخواست.

ج. تقویم خواسته در امور مالی.

د. دلایل و مستندات درخواست یا شکایت.

۳.دادخواست باید به تعداد خواندگان باشد و یک نسخه هم برای تحویل به شورا لازم است.

۴.طرفین می‌توانند در شورا وکیل معرفی کنند؛ وکالت در شورا نیازمند پروانه وکالت است.

۵.جلسات شورا با حضور تمام اعضا رسمیت می‌یابد و نظر مشورتی اکثریت اعضا، ملاک اعتبار است.

۶.شورا می‌تواند در حیطه صلاحیت خود، دستور موقت یا تامین خواسته صادر کند.

برای آشنایی با نحوه ثبت شکایت در شورای حل اختلاف کلیک کنید.

هزینه دادرسی در شورای حل اختلاف

۱.هزینه دادرسی در شکایات کیفری معادل هزینه دادرسی در محاکم است.

۲.هزینه دادرسی در دعاوی غیر‌‌مالی معادل هزینه دادرسی در محاکم می‌باشد.

۳.هزینه دادرسی در دعاوی مالی معادل نصف هزینه دادرسی در محاکم است.

۴.رسیدگی به درخواست صلح و سازش که با تراضی طرفین در شورا مطرح شده است بدون هزینه دادرسی است.

۵.هزینه دادرسی اعتراض به آرای شورا در دادگاه عمومی معادل هزینه دادرسی طرح دعوا در دادگاه عمومی است.

طرق شکایت از رای شورا

۱.آرای صادره توسط شورا حسب مورد قابل تجدیدنظرخواهی در نزد دادگاه عمومی، حقوقی یا کیفری همان حوزه قضایی است.

۲.اگر آرای شورا به ‌صورت غیابی باشد در همان شورای حل اختلاف قابل واخواهی است.

۳.آرای شورا قابل فرجام‌خواهی نیست. برای آشنایی با فرجام خواهی کلیک کنید.

۴.آرای شورا در همان شورای حل اختلاف قابل اعاده دادرسی و اعتراض ثالث است.

۵.گزارش اصلاحی شورا قابل اعتراض نبوده و قطعی است.

اجرای احکام صادره از شورای حل اختلاف

۱. اجرای احکام صادره از شورا نیازمند طی مراتب ذیل است:

الف. درخواست ذی‌نفع   ب. دستور قاضی   ج. صدور اجراییه

۲. اجرای آرای شورا در امور مدنی و کیفری تابع قانون اجرای احکام مدنی، قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی و مقررات اجرای کیفری در قانون آیین دادرسی کیفری است.

۳. شورا دارای واحد اجرای احکام است و واحد اجرای احکام شورا دارای قاضی مجری حکم است.

۴. گزارش اصلاحی تنظیم‌شده توسط شورا نیز به دستور قاضی شورا توسط واحد اجرای احکام شورا، اجرا می‌شود.

برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص شورای حل اختلاف، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید . کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون شورای حل اختلاف پاسخ دهند .



:: بازدید از این مطلب : 58
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : جمعه 26 مرداد 1403 | نظرات ()